اونی که زندگی تارمو آبی کرد
هرچی مینوشتم واسهش، نخونده پاک میکرد
هر جایی میگفتم نرو،اون بی معرفت میرفت
میدونست که عذاب میکشم، لج میکرد
حالا کجایی ببینی عشقت شبا چه مستی میکنه
کجایی ببینی خسته شده اما بس نمیکنه
تو که برات فرق نمیکنه، تو که دلت رحم نمیکنه
کسی که با عاشق دیوونهش انقد قهر نمیکنه
بس نمیکنه
بسه، دیگه دوریت بسه
این غرور لعنتی به این عذاب نمیارزه
بسه، دیگه دوریت بسه
میگه منو یادش رفته، دروغ محضه
اینجا کسی نیس
اینجا شبی نیس که چشام به خاطرت نشه کمی خیس
اینجا طلایی نیس روزاش و تو باشی تنهایی نیس
ای وای از این قصه، ای وای از این غصه
خیلی وقته که اون رفته و حالمو نمیپرسه
الان خیلی دوره، به دستش نمیرسه این هدیه
اون چند ماهه که رفته و تو هر هفته بند نمیاد گریه
بسه، دیگه دوریت بسه
این غرور لعنتی به این عذاب نمیارزه
بسه، دیگه دوریت بسه
میگه منو یادش رفته، دروغ محضه
دیدگاه های شما