دل من خسته شده از بس تو رو صب تا شب کم میاره ، کم میاره
یه قاب عکسه فقط که داره یه چیزایی یادم میاره
کم میاره ، کم میاره
دوباره منو ترسو بغضو دلهره که این بار کی میادش ، کی میادش
ولی اون الان راحت خوابیده ، نی عین خیالش ، عین خیالش
بازم صدای پات نمیاد و بگو با من
چرا اینجوری تا کردی ، لااقل نقش بازی نمیکردی
بازم چیزی یادت نمیاد نه
تو که گفتی دستات هست ، همیشه با من
منمو اتاقم تنهایی دلهره حالم حرف نداره ، حرف نداره
شدم یه دیوونه که واسه زندگی اصلا هدف نداره ، حد نداره
ولی اون الان دستاش درگیر یکی دیگه شده و میگن حالش خوبه
زندگیش رو رواله ، زندگیش رو رواله ، میدونم خوبه حالش
بازم صدای پات نمیاد و بگو با من
چرا اینجوری تا کردی ، لااقل نقش بازی نمیکردی
بازم چیزی یادت نمیاد نه
تو که گفتی دستات هست ، همیشه با من
دیدگاه های شما