با هر کی که مردونه راه اومدم
منو با خودش برد به روزای بد
تو شادی همیشه باهام بود ولی
تو غصه یه بارم بهم سر نزد
از این دنیا و آدماش خسته ام
از این روزگار بد لعنتی
نمی خوام دیگه رد پای کسی
بمونه تو دنیام به هیچ قیمتی
همین جا می مونم با دلشوره هام
دیگه خسته ام نا ندارم بیام
همین جا می مونم با دلواپسی
امیدی ندارم دیگه به کسی
چقد آشنا بود صدایی که سوخت
چقد آرزو داشت دلی که شکست
نه رویایی مونده نه انگیزه ای
دیگه دست کشیدم از هر چی که هست
همین جا می مونم اینم می گذره
مثه باقی روزایی که گذشت
دلم تنگه واسه روزای خوشی
که دیگه به خواب منم برنگشت
دیدگاه های شما