شب که میرسد از کنارهها
گریه میکنم با ستارهها
وای اگر شبی ز آستین جان
بر نیاورم دست چارهها
همچو خامشان بستهام زبان
حرف من بخوان از اشارهها
ما ز اسب و اصل افتادهایم
ما پیادهایم ای سوارهها
ای لهیب غم آتشم مزن
خرمنم مسوز از شرارهها
شب که میرسد از کنارهها
گریه میکنم با ستارهها
وای اگر شبی ز آستین جان
بر نیاورم دست چارهها
همچو خامشان بستهام زبان
حرف من بخوان از اشارهها
ما ز اسب و اصل افتادهایم
ما پیادهایم ای سوارهها
ای لهیب غم آتشم مزن
خرمنم مسوز از شرارهها
کافیه
جنگ و دعوا
کافیه
جا چنگ رو اعصاب
نمیخواد با سر
بری تو دیوار
نمیخوام
بشنوم
صدای
جیغات
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش
میدونی کله شقمو
تو با قلبمو
میکنم میندازم دور
تا راحت شی
نمیخوای آدم شی
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمت
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم
ازت
حتی از عطر پیرهنت
دیدگاه های شما