زمان از دست من رفته
هوا روشن شده بازم
تو تاریکی شبم سر شد
ولی با روز نمی سازم
ولی با روز نمی سازم
یه شب رفتی و جا موندم
از اون شب تو شبا موندم
نفهمیدم چرا رفتی
من انگار تو هوا موندم
واسه برگشتن از تو
باهام یک عمر جنگیدن
خرابم کردی و رفتی
نفهمیدی که خندیدن
پر از دردم
پر از داغم
دلم دریاچه ی خونه
نمی بینی، نمی فهمی
که دنیام سرد و داغونه
آی آی آی آی
اونا قلباشون از سنگه
ولی یاد تو آهنگه
می خوام ننگین ترین باشم
اگه دلدادگی ننگه
دیدگاه های شما