ویرایش
کاربر 5654817
خرید اشتراک
خانه جستجو موسیقای من پروفایل
4.2 /5 3.4k امتیاز دهید 249,039

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون
شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون
چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون
چه دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم
که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون

دیدگاه های شما

کافیه
جنگ و دعوا
کافیه
جا چنگ رو اعصاب
نمیخواد با سر
بری تو دیوار
نمیخوام بشنوم
صدای جیغات

میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش

میدونی کله شقمو
تو با قلبمو
میکنم میندازم دور
تا راحت شی
نمیخوای آدم شی

میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمت
میذارم میرمش
نمیخوام دیگه ببینمش

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

توی مریضو
چه به منه روانی
تو بغلت
جایی برا هوا نیست
کاش از اول
نمیدیدمت
خستم ازت
حتی از عطر پیرهنت

song image
۵:۳۸ ۰:۰۰

ترک‌های بعدی

ترک‌های بعدی