تو سینه این دل من میخواد آتیش بگیره
مونده سر دوراهی چه راهی پیش بگیره
یکی حالا پیدا شده قدر اونو می دونه
رگ خواب یار منو رقیب من می دونه
وایدارم آتیش می گیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
وایاگه برگرده پیشم
براش پروانه می شم
ازش جدا نمی شم
نمی تونه مرغ دلم از حسودی بخونه
نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه
اگه یه روز ببینم کسی براش می میره
حسودی رو میارهدلم آتیش می گیره
میترسم حرفای خوبی توی گوشش بخونه
میترسم اون تا به سحر تو خلوتش بمونه
وایدارم آتیش می گیرم
دیگه از غصه و غم
دلم میخواد بمیرم
وایاگه برگرده پیشم
براش پروانه میشم
ازش جدا نمیشم
یکی حالا پیدا شده قدر اونو می دونه
رگ خواب یار منو رقیب من می دونه…
دیدگاه های شما