مثل ابرهای بارونی
با این حالی که میدونی
مثل دریا پریشونم
توهر چی دور تر میشی
به من مغرور تر میشی
همون مجنون و دیوونه م
چه کیفی داره تو دریا
توی موهات غرق باشم به آسونی
تو این حال پریشونُ
نشستم زیر بارونُ
نمیدونی
بگو چی تو چشات داری که اقیانوس احساسِ
حسودی میکنه دریا به این چشمها
بازم عطر تو پیچیده
هوا سرمست موهاته
بازم آغوش من گرمه به این رویا
تورو میخوام
بگو چی تو چشات داری که اقیانوس احساسِ
حسودی میکنه دریا به این چشمها
بازم عطر تو پیچیده
هوا سرمست موهاته
بازم آغوش من گرمه به این رویا
تورو میخوام
بیا حتی اگه دوری
مگه کی جز تو این احساس رو میفهمه
بزن بارون که این روزا
خراب حال من هر روز این هفته
مگه دل دادن آسونه
تو اینو خوب میدونی
تو این روزا ی بارونی
تو عشق مرد مجنونی
بگو چی تو چشات داری که اقیانوس احساسِ
حسودی میکنه دریا به این چشمها
بازم عطر تو پیچیده
هوا سرمست موهاته
بازم آغوش من گرمه به این رویا
تورو میخوام
دیدگاه های شما